1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

بیوگرافی برترین کرکتر های دنیای گیم

شروع موضوع توسط Stalin ‏14/10/12 در انجمن اخبار و معرفی

  1. عضو جدید

    تاریخ عضویت:
    ‏16/8/16
    ارسال ها:
    4
    تشکر شده:
    1
    امتیاز دستاورد:
    3
    جنسیت:
    مرد
    لطفا بیو گرافی لارا کرافت بزارید
     
  2. عضو جدید

    تاریخ عضویت:
    ‏31/1/21
    ارسال ها:
    2
    تشکر شده:
    5
    امتیاز دستاورد:
    1
    جنسیت:
    مرد
    [​IMG]
    دزموند مایلز:
    همیشه سری بازی های Assassins creed دو شخصیت اصلی داشته اند: ۱- که در زمان حال بود و بر روی وسیله مخصوص خوابیده بود و دوران اجدادش برگشته بود ( دزموند مایلز) ۲- آن شخصیتی که در آن دوران بود ( الطیر، اتزیو و به تازگی کانر!) البته در نسخه ی سوم داستان دزموند برای هیمشه تمام می شود!
    دزموند مایلز متولد ۱۹۸۷ شخصیت ثابت و اصلی سری بازی Ac و یکی از نوادان گروه قسم خورده ی حشاشین هست.
    او در ابتدا توسط نیروهایی که داشت تحت استفاده دستگاهی درامد که به آن انیموس می گویند که توسط ابسترگو ساخته شده است. شرکت ابسترگو نسل جدید تمپلارها است.ابسترگو دزموند را ربود تا خاطرات جدش را از طریق DNA وی با استفاده از دستگاه انیموس بازخوانی کند تا محل Piece Of Eden را پیدا کنند.
    دزموند با کمک نیروهای حشاشین از ابسترگو فرار کرد تا خاطرات نیای دیگری از خود اتزیو ادیتوره دی فرنزه را مرور کند اما نکته ای که دزموند و دیگران از او متعجب شدند این بود که وی هنگام مرور خاطرات توانایی های نیاکانش به او میرسد و سریعتر از حد نرمال راه هایی که یک فرد معمولی برای اساسین شدن اموزش مبییند و تحت اموزش های سنگین قرار میگرید .برای راحتی با استفاده از مرور خاطرات جدش به وسیله ی انیموس به دست می آورد.
    دزموند در پرورشگاهی که مخفی گاه اساسین ها در صحرا بود دنیا امد جایی که حدود ۳۰ نفر فقط در انجا زندگی می کردند شهری شبیه به مصیاف جایی که اساسین ها در آنجا آموزش های لازم را میبینند.دزموند توسط سرپرستان خود سرخورده شده بود و به آنها سوء ظن پیدا کرده بود، در نهایت۱۶ سالگی مکان زندگیش را ترک کرد و تصمیم گرفت به دیدن دنیا برود. بعدها دزموند به لوسی استیلمن توضیح داد که از اینکه سرپرستان خود را بدون هیچ توضیحی ترک کرده متاسف است وی میگفت هر چه قدر دور تر میشد بیشتر دلواپس آنها میشود چون آنها سرپرست وی بودند.بعد از ترک کردن مخفیگاهش او برای ۹ سال خودش را قائم کرد درست زمانی که هیچ پرونده ای از خود به جا نگذاشته بود او به طور اتفاقی متصدی بار (میخانه چی-ساقی)میشود که اینکار او باعث میشود تمپلارها او را پیدا کنند چرا که دزموند هیچ وقت از نام واقعی خود استفاده نباید میکرد اما چگونه وی ربوده شد؟
    او به خاطر گواهی نامه موتور سیکلت از اثر انگشت خود استفاده کرد و توسط ازمایشگاه ابسترگو ربوده شد.
    در سپتامبر ۲۰۱۲ دزموند مایلز توسط سازمان ابسترگو ربوده میشود سازمانی که وابسته تمپلار ها بود تا از وی در دستگاه به نام انیموس استفاده شود.
    دستگاهی که میتوانست از ژن های دزموند خاطرات جدش را بازخوانی کند.بار اول وارن ویدیچ قصد بازخوانی اطلاعات دزموند را داشت که نتوانست چون ذهن دزموند در برابر آنان مقاومت می کرد و خود را بیشتر از متصدی بار نمی دانست(باورش نمیشد که اساسین است).ویدیچ دزموند را تهدید کرد که اگر به مقاومتش ادامه دهد او را به کما فرو میبرند تا کار خودشان را پیش ببرند و اگر کار خود را تمام کردند دزموند را رها کنند تا بمیرد. دزموند قبول کرد تا به آنها کمک کند.

    دزموند موفق شده بود که خاطرات جدش را الطائر ابن لااحد(اساسین بین جنگ سوم صلیبی) را کاوش کند.وی تمام مدت تحت مراقبت وارن ویدیچ بود.با این حال، در هنگام شب وی میتوانست از محیطی که درونش بود جستجو کند.دسترسی به کامپیوتر انیموس و بعد از آن خواندن ایمیلها،دزدیدن خودکار وارن ویدیچ و دسترسی به کامپیوتر شخصی دکتر ویدیچ.
    در بین ایمیل ها دزموند مطالبی در مورد نمونه ۱۶ پیدا کرد.گفته شده بود ۱۶ به خاطر استفاده شدید وی زیر دستگاه انیموس وی به bleeding effect مبتلا و دیوانه شده و دست به خودکشی زده.بعد ها دزموند از لوسی استیلمن درباره ی خانواده ی خودش پرسید که لوسی جوابی برای او نداشت.در قسمت پایانی بازی دزموند به bleeding effect دچار می شود.وی یکی از توانایی های جدش الطائر که دید عقابی بود بدون استفاده از انیموس دست میابد.بعد از مشاهده شدن نقشه ی کره ی زمین در بازی و نشان دادن قسمت هایی poe دزموند از انیموس بیدار میشود ،در همین حین ۳ مرد پشت شیشه( توضیح:گمان میشود که مرد وسطی که نسبت به بقیه اندام بزرگتری و سر کچلی داشت alan rikkin رئیس سازمان ابسترگو باشد)از لوسی و ویدیچ میخواهد که لحظاتی دست از کار بردارند و برای کاری از آنجا خارج شوند.دزموند در این لحظه با دید عقابی که از نیای خود به ارث رسیده بود از آن استفاده میکند وی ویدیچ را قرمز(دشمن) و لوسی را آبی(خودی) میبیند.و بعد از خروج آن دو دزموند الفباهای تصویری بسیاری را در کف و دیوارهای سالن و اتاق خود مشاهده میکند،این ها نشانه هایی بود که ۱۶ با خون خودش برای دزموند کشیده بود تا پیغامش را به وی برساند.
    در شروع Ac2 دزموند در آزمایشگاه ابسترگو نگه داشته شده است که ناگهان لوسی میرسد.بر روی لباس لوسی لکه های خونی دیده میشود وی سریعا از دزموند درخواست میکند که به وارد انموس شود،قبل از اینکه ابسترگو بداند چه هدفی در سر لوسی است.دزموند قبول میکند و وارد میشود، در این لحظه تولد اتزیو ادیتوره دی فرنزه نمایش داده میشود،نیای دزموند و نمونه ۱۶٫بلافاصله بعد از مشاهده این صحنه دزموند از انیموس خارج میشود و با لوسی از ابسترگو فرار میکنند.
    دو اساسین فراری ماموران امنیتی را از سر راه برمیرداند تا اینکه به در آسانسور میرسند که به رمز عبور احتیاج دارد،لوسی رمز را به خاطر نمیاورد، دزموند با دید عقابی توانست اثر انگشتی را که بر روی عددها هک شده ببیند و بعد از یکی دوبار امتحان از این مرحله هم گذشتند(لوسی از دزموند پرسید که چه طور تونستی؟ و دزموند هم به او گفت نمیدونم شانسی بود).دزموند و لوسی به پارکینگ ابسترگو میرسند و از انجا به سمت مخفیگاه لوسی فرار میکنند.
    در ادامه دزموند با همکیش خود در مخفیگاه لوسی آشنا میشود شان هیستینگز (Shaun Hastings ) و ربکا کرین(Rebecca Crane ) کسانی که سالهاست با لوسی کار میکنند.آنها توانسته بودند انیموس ۲ را بسازند.
    لوسی با کمک bleeding effect که وارد دزموند شده بود خیلی راحت تر توانست استفاده از دید عقابی و مهارت های گشت زدن (بالا رفتن-پریدن-دویدن و…)را به وی یاد دهد.
    دزموند بار دیگر تحت تاثیر bleeding effect قرار گرفت اما اینبار توانایی به او اضافه نشد،وی در به خاطرات الطائر سفر کرد،نیای دزموند در بندر عکا بود وی با ماریا(Maria Thorpe)دیده شد و گواه از نیای دیگری از دزموند میداد.
    فردا آن روز دزموند برای آژمایش های دوباره به انیموس برگشت،او به اتفاقی که دیشب برایش افتاد کم توجهی کرد و به همکیشان خود حرفی درباره ی آن نزد.در ادامه دزموند با اتزیو به ۱۴۹۲ سفر میکند،سالی رودریگو بورجیا پاپ الکساندر ششم شده است.دزموند بعد از مبارزه با رودریگو staff of eden و piece of eden را به دست میاورد.وی با ترکیب آن دو در زیر واتیکان دروازه ای را باز میکند که the vault نامیده میشود.اتزیو درون the vault با Minerva صحبت میکند،مینروا از اتزیو میخواهد که به حرفهایش گوش دهد و به وی میگوید که تو وسیله ای هستی برای ارتباط من با دیگری،در پایان مینروا اسم دزموند را میبرد که تعجب همگان حتی اتزیو را برمی انگیزد.دزموند بلافاصله دز انیموس خارج میشود و متوجه حمله ی تمپلار ها به مخفیگاه خود میشود.بعد از خروج فوری از انیموس لوسی hidden blade را به دزموند میدهد و از او میخواهد که مبارزه کند.دزموند بعد از سر راه برداشتن تمپلارها دکتر ویدیچ را مشاهده میکند ولی فرصت مبارزه با او را پیدا نمیکند دزموند با دیگر یاران خود از مهلکه جان سالم به در میبرند و به طرف شمال فرار میکنند.
    از توانایی های دزموند می شود به :
    مراحل اولیه ای که دزموند که برای اساسین شدن باید در کودکی میدید درون او فروکش کرده بودند.بعد از یک هفته استفاده از خاطرات الطائر دزموند دچار bleeding zanjab.com effect شد و سپس توانایی جدش را که دید عقابی بود به ارث بود.بعد از آن شروع به بازخوانی خاطرات اتزیو کرد که او هم نیای دیگرش بود و خیلی زود توانایی های استفاده از سلاح ها و گشت زدن(پریدن-فرار کردن-دویدن-قایم شدن و..)را پیدا کرد.بعد از مدت کوتاهی در حمله ی تمپلار ها به وی،دزموند به خوبی از آنچه که آموزش دیده بود به نحو فوق العاده ای استفاده کرد.