1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

❥ تلخ نوشته ❥

شروع موضوع توسط FariBa ‏31/3/12 در انجمن زمزمه های آشنا

  1. کاربر ویژه

    تاریخ عضویت:
    ‏4/9/11
    ارسال ها:
    9,518
    تشکر شده:
    20,157
    امتیاز دستاورد:
    0
    حرفه:
    PharmaCologi _ Eng

    یک دقیقه سکوت به خاطر کودکی که سالهاست زنده است اما زندگی نمی کند.


    یک دقیقه سکوت به خاطر به دنیا آمدن کسانی که رفتن را به ماندن ترجیح می دهند.



    به خاطر تمام آرزوهایی که در حد یک فکر کودکانه و ابلهانه باقی ماند.


    به خاطر امیدهایی که به نا امیدی مبدل شد. ​

    به خاطر ستاره ی کوچکی که همیشه در آسمان پر ستاره و بی انتها تنها ماند. ​

    به خاطر همه ی سال هایی که دروغ شنیدم. ​

    به خاطر روزها و لحظه هایی که ادامه دادن ناممکن می نمود اما عبور ناگریز بود. ​

    به خاطر همه ی کسانی که به جرم دیگری محاکمه شدند. ​

    یک دقیقه سکوت به خاطر پرنده ی کوچک خوشبختی که هر گاه بر بامی نشست با سنگ از او پذیرایی کردند.​

    به خاطر شب هایی که با اندوه سپری شدند. ​

    به خاطر قلبی که زیر پای کسانی که دوستشان داشت له شد. ​

    به خاطر چشمانی که همیشه بارانی ماندند. ​

    یک دقیقه سکوت به خاطر سال ها آرامش از دست رفته.​

    به خاطر خاطر اطرافیانی که بود و نبودشان مطلقاً فرقی نمی کند. ​

    به خاطر همه ی کسانی که فکر می کردند دنیا روزی بهتر خواهد شد. ​

    به خاطر کسانی که معتقدند یک روز همه چیز تغییر خواهد کرد. ​

    به احترام کسانی که زندگیشان را وقف کمک کردن به انسان های دردمند می کنند در حالی که خود دردمندترین اند. ​

    به احترام کسانی که شادی خود را به بهای ناراحت کردن یکدیگر به دست می آورند. ​

    به احترام دوستانی که که هر گاه به آن ها احتیاج داشتم بهترینشان تنهایی بود. ​

    یک دقیقه سکوت به احترام دفتری که فقط برای نوشتن دردها گشوده می شود. ​

    یک دقیقه سکوت به احترام کسانی که گمان می کنند زنده بودن زندگانی را کافیست. ​

    یک دقیقه سکوت برای رویاهای شیرین کودکی، که هرگز باز نخواهند گشت. ​


    یک دقیقه سکوت برای صداقت که این روز ها وجودی فراموش شده است. ​

    یک دقیقه سکوت برای محبت که بیشتر از همه مورد خیانت واقع می گردد. ​

    یک دقیقه سکوت برای پروانه ی کوچکی که با بال شکسته اش تمام عمر در تلاش بیهوده برای پرواز بود. ​

    یک دقیقه سکوت به احترام انسانیت.یک دقیقه سکوت به خاطر انسان بودن.یک دقیقه سکوت به خاطر حرف های نگفته. ​

    یک دقیقه سکوت به خاطر همه ی کسانی که مجبورند یکدیگر را تحمل کنند. ​

    یک دقیقه سکوت برای زندگی. ​

    یک دقیقه سکوت به احترام کلمه ی "دوست" که هیچ کس معنی آن را درست نفهمید. ​

    یک دقیقه سکوت برای ظلمت و تاریکی شب، که با دستان سخاوتمند سیاهش همه ی تفاوت ها را می پوشاند. ​

    یک دقیقه سکوت برای بالشی که تنها همدم غصه ها بود. ​

    یک دقیقه سکوت برای همه ی کسانی که هرگز نفهمیدند کسی آنان را دوست دارد. ​

    یک دقیقه سکوت به احترام کسانی که سعی کردند صلح را برقرار سازند. ​

    یک دقیقه سکوت برای دل گرفته ام. ​

    یک دقیقه سکوت برای سینه های تنگی که از غربت در حال ویرانی اند. ​

    به خاطر کودکی که از پشت پنجره ی غبار گرفته باران را نظاره می کند. ​

    برای تمام لحظه های از دست رفته ی عمر. ​

    یک دقیقه سکوت برای سال ها زندگی پوچ و بی حاصل. ​

    یک دقیقه سکوت برای رویاهای باطل. برای زیبایی گل هایی که همیشه با خار همراه بود. ​

    برای کسانی که از فرط مشکلات به جنون می رسند. ​

    یک دقیقه سکوت برای ورق هایی که با نوشته هایی این چنین سیاه می شوند. ​

    برای گوشی که همیشه شنوا بود ولی هرگز شنیده نشد. ​

    یک دقیقه سکوت برای اشک هایی که همگان سعی در پنهان کردن لطافتشان دارند. ​

    برای احساساتی که همواره نادیده گرفته می شوند.یک دقیقه سکوت به خاطر کسانی که هرگز نیاموختند لبخند بزنند. ​

    یک دقیقه سکوت به خاطر کسانی که هرگز نیاموختند گریه کنند. ​

    یک دقیقه سکوت به خاطر کسانی که از ناراحتی دیگران اندوهگینند در حالی دیگران هرگز آنان را باور نخواهند کرد. ​

    برای کسانی که تنها برای آسیب رساندن ملاقات می شوند. ​

    به احترام کودکانی که امروز متولد شدند. ​

    یک دقیقه سکوت به احترام تمام کسانی که امروز زندگانی را وداع گفتند. ​

    یک دقیقه سکوت به احترام قلب هایی که از سنگ اند.یک دقیقه سکوت به احترام کسانی که هرگز درک نشدند. ​

    یک دقیقه سکوت به احترام احساس هایی که هرگز بیان نشدند. ​

    یک دقیقه سکوت به احترام تمام کسانی که سکوت کردند. ​

    یک دقیقه سکوت ...​

     
    ( SH. A)، HossEiN، DeMiUrG و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏26/3/12
    ارسال ها:
    1,063
    تشکر شده:
    1,361
    امتیاز دستاورد:
    113
    حرفه:
    دانشجو
    وای از نیمه شبی
    که بیدار شوم
    تو را بخواهم
    و خودم را در آغوش دیگری بیابم...!




    گوشهایم را می گیرم...
    و چشم هایم را می بندم...
    و زبانم را گاز می گیرم..
    ولی...
    حریف افکارم نمی شوم...
    چقدردردناک است...
    فهمیدن ...!





    ریگی اگر به کفشَ ت نبود

    این همه شن زار

    پیش پایم چه می کند؟!





    من چرک نويس احساسات تو نيستم !

    "دوستت دارم" هايت را جاي ديگري تمرين کن ...
    !



    هر که با احساس شد خواهد شکست ... این جواب سادگیست!



    دلم،

    پر از زخم هایی ست

    که قرار است وقتی بزرگ شدم

    فراموششان کنم...!
     
    Mim_alef، Saaren، DaniyaL و 13 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏26/3/12
    ارسال ها:
    1,063
    تشکر شده:
    1,361
    امتیاز دستاورد:
    113
    حرفه:
    دانشجو
    پاسخ : نوشته های تلخ تلخ

    مقــــــداری طناب در خانه هست ...
    می آیی تا با هــَـــم طناب بازی کنیم
    یا
    که گــِـــره اش بزنم بر سقف ...؟!!
     
    Nafas1380، Mim_alef، وضعیت سفید و 4 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏26/3/12
    ارسال ها:
    1,063
    تشکر شده:
    1,361
    امتیاز دستاورد:
    113
    حرفه:
    دانشجو
    پاسخ : نوشته های تلخ تلخ

    خیال می کردم اگر دوباره ببینمت
    با یک سیلی آبدار خواهمت شکست..
    اما ...
    زمان گذشت و سر انجام یک روز دیدمت
    و ناگهان بغضم در گلو شکست..!!​


     
    Nafas1380، وضعیت سفید، amir1992 و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏26/3/12
    ارسال ها:
    1,063
    تشکر شده:
    1,361
    امتیاز دستاورد:
    113
    حرفه:
    دانشجو
    پاسخ : نوشته های تلخ تلخ

    دوباره عود میکند عفونتِ لذیذِ خاطراتِ تو!

    کرخت میشوم

    بغض میکنم

    سست میشوم.

    گول میزنم خودم را

    که لیاقت مرا نداشت...!
     
    Nafas1380، وضعیت سفید، amir1992 و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏26/3/12
    ارسال ها:
    1,063
    تشکر شده:
    1,361
    امتیاز دستاورد:
    113
    حرفه:
    دانشجو
    پاسخ : نوشته های تلخ تلخ

    این روزها کمی گـُنگم....
    گویـی گم کرده ای دارم...
    همه جارا به جستجویش بودم....
    ...
    پیدایش کردم...
    زیر خروارها کثافت در پیِ هرزگیهایش بود...
    گم شده ام را یافتم.....
    او افکار هرزه ام بود....
     
    Mim_alef، وضعیت سفید، amir1992 و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  7. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏26/3/12
    ارسال ها:
    1,063
    تشکر شده:
    1,361
    امتیاز دستاورد:
    113
    حرفه:
    دانشجو
    پاسخ : نوشته های تلخ تلخ

    ایـــن روز هـــا دلگرمـــی مــــی خـــوام

    وگـــر نـــه چیــزی که زیـــاده ،

    ســرگرمی ...
     
    Nafas1380، وضعیت سفید، amir1992 و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  8. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏26/3/12
    ارسال ها:
    1,063
    تشکر شده:
    1,361
    امتیاز دستاورد:
    113
    حرفه:
    دانشجو
    پاسخ : نوشته های تلخ تلخ

    نگران نباش

    حال دلم خوب است !!!
    نه از شیطنت های کودکانه اش خبری هست...
    نه از شیون های مداومش
    ،
    به وقت ِ خواستن ِ تو …

    آرام

    جوری که نبینی و نشنوی

    گوشه ای نشسته ،

    و رویاهایش را به خاک می سپارد...
     
    Nafas1380، وضعیت سفید، amir1992 و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  9. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏26/3/12
    ارسال ها:
    1,063
    تشکر شده:
    1,361
    امتیاز دستاورد:
    113
    حرفه:
    دانشجو
    پاسخ : نوشته های تلخ تلخ


    او مرا بارها شکست

    و من روی خراشهای کوچکی

    که ديگران بر دلش

    _دل به ظاهر شيشه ای رنگش_

    گذاشته بودند مرهم شدم

    ...
     
    yasamann، وضعیت سفید، amir1992 و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  10. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏26/3/12
    ارسال ها:
    1,063
    تشکر شده:
    1,361
    امتیاز دستاورد:
    113
    حرفه:
    دانشجو
    پاسخ : نوشته های تلخ تلخ

    گاهــے فعل هـــا
    چنــان سریع ماضــے مــے شوند
    کــه باور نمــے کنـــے
    مــے گوینــد...مـے گفت
    مــے شود...شــد
    ...مــے رفت...رفت
    و رفت...
    و دیگر هیچ گــــــاه
    بـــاز نخواهـــد گشتــــ
     
    وضعیت سفید، amir1992، *Sajjad* و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.