پاسخ : شعرهای زیبا من به زنجیر وفای تو اسیرم چه کنم گر نیایی به خدا بی تو میمیرم چه کنم در هوای غم عشق تو ز خود بی خبرم که به عشق تو محتاج و فقیرم چه کنم
پاسخ : شعرهای زیبا به آرزوی بچگی ام رسیدم چقدر دلم می خواست تو صف اول نماز جماعت باشم این بار نه تنها صف اول ، بلکه جلوتر از صف اول جای گرفتم حتی جلوتر از پیش نماز همه به من اقتدا می کنند چقدر مهم شدم.نماز تمام میشود همه به سمتم می آیند.روی دست بلندم می کنند چقدر عزیز شدم چند قدمی حرکتم می دهند.. یکی فریاد می زند : بلند بگو لا اله الا الله .
پاسخ : شعرهای زیبا آغوش بعضی هــا … علم را زیـر سوال می برد ! آنقدر آرامت می کند … که هیـچ مُسکنی … جــایش را نمی گیرد… . . . آدم وقتی یه حس تکرارنشدنی رو با یکی تجربه میکنه ، نمیتونه تجربه کنه دیگه اون حس رو با هیچکس دیگه ای! بعضی حس ها خاص و ناب هستند … مثل بعضی آدم ها !
پاسخ : شعرهای زیبا شـعرم ڪــہ تـو بـاشـی هـم وزن دارم هـم قـافـیـــہ را نـباخـتــہ ام . . . این روزها که جرات دیوانگی کم است بگذار باز هم به تو برگردم ! بگذار دست کم ، گاهی تو را به خواب ببینم ! بگذار در خیال تو باشم! بگذار . . . بگذریـم
پاسخ : شعرهای زیبا بودنت را دوست دارم وقتی پنجه در کمرم حلقه مے کنی و به آغوشت سفت مرا مے فشارے و وادارم مے کنے که به هیچ کس فکر نکنم جـــــــز تــــــو … ! . . . من مُــردم و ســال ھــای ســال از ایــن مــاجــرا گــذشــت، تــا ایــن کــه روزی کسی در بقــایــای شھــر مــا سنگــواره دلی را یــافــت کــه شکــل تــو بــود
پاسخ : شعرهای زیبا تا روزی کــه بــود، دســت هــایــش بــوی گــل ســرخ مــی داد! از روزی کــه رفــت گــل هــای ســرخ بــوی دســت هــای او را مــی دهنــد . . . . . . پنجره را باز میکنم باد خنک که به صورتم میخورد تمام غمهایم را فراموش میکنم گویی همه را به دست باد میسپارم باد که لا به لای موهایم میپچد خاطرات خوش گذشته به سمتم هجوم می آورند
پاسخ : شعرهای زیبا از استادی پرسیدند : آیا قلبی که شکسته می تواند دوباره عاشق شود؟ استاد گفت : بله می تواند پرسیدند : آیا شما تاکنون از لیوانی شکسته آب خورده اید ؟ استاد پاسخ داد : آیا شما به خاطر لیوان شکسته از آب خوردن دست کشیده اید ؟
پاسخ : شعرهای زیبا خواستم به شوخی چشمهایش را از پشت بگیرم اما دیدم طاقت شنیدن اسم هایی را که می خواهد بگوید را ندارم
پاسخ : شعرهای زیبا چشمانم شب ترين است دلم دریاترين رویایم ستاره ترين و عشقم کوه ترين! . . کجاست آن فرهادترين ؟
می گویند: عشق خدا به همه یکسانَ ستــ ولی من می گویم: مرا بیشتر از همه دوستــ دارد وگرنهـ بهـ همهـ یکی مثل تو می داد . /