1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

★ღ☆ د ل نـــوشــتــه هــا ؛ در فــراق تــو ★ღ☆

شروع موضوع توسط فریما ‏1/2/12 در انجمن زمزمه های آشنا

  1. کاربر ویژه

    تاریخ عضویت:
    ‏4/9/11
    ارسال ها:
    9,518
    تشکر شده:
    20,157
    امتیاز دستاورد:
    0
    حرفه:
    PharmaCologi _ Eng
    پاسخ : ミܓܨ❤دفتـــر دلــ نــوِشتــــه هــای FдгiBa❤ܓܨミ

    فرقی نميکنه که من اول اومدم يا تو، مهم اينه که کی تا آخرش ميمونه
     
    یک شخص از این تشکر کرد.
  2. کاربر ویژه

    تاریخ عضویت:
    ‏4/9/11
    ارسال ها:
    9,518
    تشکر شده:
    20,157
    امتیاز دستاورد:
    0
    حرفه:
    PharmaCologi _ Eng
    پاسخ : ミܓܨ❤دفتـــر دلــ نــوِشتــــه هــای FдгiBa❤ܓܨミ

    دنيا سه تا فرشته هست. .. يکي داره به پرندهاي خوشگل غذا ميده .. يکي داره به درد دل عاشق خوشگل ما گوش ميده سومي هموني که من خيلي خيلي دوسش دارم والان داره اينو ميخونه
     
    یک شخص از این تشکر کرد.
  3. کاربر ویژه

    تاریخ عضویت:
    ‏4/9/11
    ارسال ها:
    9,518
    تشکر شده:
    20,157
    امتیاز دستاورد:
    0
    حرفه:
    PharmaCologi _ Eng
    پاسخ : ミܓܨ❤دفتـــر دلــ نــوِشتــــه هــای FдгiBa❤ܓܨミ

    چشماتو دایورت کردی رو قلبم خیالی نیست ... حداقل از رو ویبره درش بیار تا اینقدر دلمو نلرزونه



    می نویسم « د ی د ار » تو اگر بی من و دلتنگ منی ... یك به یك فاصله ها را بردار
     
    یک شخص از این تشکر کرد.
  4. کاربر ویژه

    تاریخ عضویت:
    ‏4/9/11
    ارسال ها:
    9,518
    تشکر شده:
    20,157
    امتیاز دستاورد:
    0
    حرفه:
    PharmaCologi _ Eng
    پاسخ : ミܓܨ❤دفتـــر دلــ نــوِشتــــه هــای FдгiBa❤ܓܨミ

    وقتي با تو آشنا شدم؛درخت مهربانيت آنقدر بلند بود که هرچه بالا رفتم آخرش را نديدم معجون زيبايت آنقدر شيرين بود که هر چه نوشيدم نتوانستم تمامش کنم. و درياي عشقت آنقدر وسيع بود که هرچه شنا کردم نتوانستم آخرش را ببينم و سرانجام در آن غرق شدم. اي کاش مي توانستي نجاتم دهي
     
  5. کاربر ویژه

    تاریخ عضویت:
    ‏4/9/11
    ارسال ها:
    9,518
    تشکر شده:
    20,157
    امتیاز دستاورد:
    0
    حرفه:
    PharmaCologi _ Eng
    پاسخ : ミܓܨ❤دفتـــر دلــ نــوِشتــــه هــای FдгiBa❤ܓܨミ

    عجب شبي است امشب ... به رنگ سياه گيسوي تو ... عجب سکوتي دارد امشب ... به رنگ خاموش نگاه تو ... و عجب طولاني است امشب ... به قدر هجران ميان من و تو
     
  6. کاربر ویژه

    تاریخ عضویت:
    ‏4/9/11
    ارسال ها:
    9,518
    تشکر شده:
    20,157
    امتیاز دستاورد:
    0
    حرفه:
    PharmaCologi _ Eng
    پاسخ : ミܓܨ❤دفتـــر دلــ نــوِشتــــه هــای FдгiBa❤ܓܨミ

    تاريكم و خيلي سرد حيرونم و پردرد
    مثل عشقي پاك عاشقم وليكن ساكتم
    تنم پر از هياهو اما بي حسو خاليم از تو
    ميجنگم با تنهايي و غافل نشدم از تو
     
    یک شخص از این تشکر کرد.
  7. کاربر ویژه

    تاریخ عضویت:
    ‏4/9/11
    ارسال ها:
    9,518
    تشکر شده:
    20,157
    امتیاز دستاورد:
    0
    حرفه:
    PharmaCologi _ Eng
    پاسخ : ミܓܨ❤دفتـــر دلــ نــوِشتــــه هــای FдгiBa❤ܓܨミ

    فصل سبز ارزوهام پاييز شدو همش ريخت
    ستاره هاي اسمونم از كهكشون گريخت
    ساحل ارام من طوفان شدو لحظه اي لرزيد
    هوا ابري شدو خورشيد من لحظه اي ترسيد
     
    یک شخص از این تشکر کرد.
  8. کاربر ویژه

    تاریخ عضویت:
    ‏4/9/11
    ارسال ها:
    9,518
    تشکر شده:
    20,157
    امتیاز دستاورد:
    0
    حرفه:
    PharmaCologi _ Eng
    پاسخ : ミܓܨ❤دفتـــر دلــ نــوِشتــــه هــای FдгiBa❤ܓܨミ

    دود ميكنم مدام سيگارم را كه اين روزا بد جور رفيق تنهايي هايم شده
    انگار با او حرف ميزنم و دردو ول ميكنم.پك هايم از سيگار سنگين شده
    هر پك ميزنم انگار حس تنهاييم بيشتر ميشود عجب رفيقيست اين نخ و دود سفيد
     
    یک شخص از این تشکر کرد.
  9. کاربر ویژه

    تاریخ عضویت:
    ‏4/9/11
    ارسال ها:
    9,518
    تشکر شده:
    20,157
    امتیاز دستاورد:
    0
    حرفه:
    PharmaCologi _ Eng
    پاسخ : ミܓܨ❤دفتـــر دلــ نــوِشتــــه هــای FдгiBa❤ܓܨミ

    خدايا تنهام بي حوصله ام اسير غمم دلهره و اضطراب دارم بازم خدايا شكرت كه هروقت دلم ميگيرد تو رفيق
    تنهايي هايم هستي و تنهايم نمي گذاري همانند زميني هاااااااااااااااااا
     
    یک شخص از این تشکر کرد.
  10. کاربر ویژه

    تاریخ عضویت:
    ‏4/9/11
    ارسال ها:
    9,518
    تشکر شده:
    20,157
    امتیاز دستاورد:
    0
    حرفه:
    PharmaCologi _ Eng
    پاسخ : ミܓܨ❤دفتـــر دلــ نــوِشتــــه هــای FдгiBa❤ܓܨミ

    نميدانم چرا دستهايم دلش چيزي را ميخواهد
    انگار خيلي دوست دارد محكم چيزي را بغل بگيرد
    نميدانم نكند شايد دوباره هواي تو را كرده باشد
    خدايا نميدانم به چه زبوني بگويم كه او ديگر نيست
     
    یک شخص از این تشکر کرد.