باز آی که از غم تو ما را چشمی و هزار چشمه آب است
[IMG]
آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند از تلخی جان کندنم، از عاشقی واسوختند دی مفتیان شهر را تعلیم کردم مسئله و امروز اهل میکده، رندی ز من آموختند...
..! دانی که من از تو برنگردم چندان که خطا کنی صواب است
فرمان برمت به هر چه گویی جان بر لب و چشم بر خطاب است گفتم بزنم بر آتش آبی وین آتش دل نه جای آب است مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی یکم...
ابنای زمان مثال گندم وین دور فلک چو آسیاب است ای تشنه به خیره چند پویی کاین ره که تو میروی سراب است مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی یکم...
چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را سر و بالای کمان ابرو اگر تیر زند عاشق آنست که بر دیده نهد پیکان را مشرف الدین...
در کعبه و در بتکده میجویمت ای بت، ولی اینجا نمییابم تو را آنجا نمیبینم تو را ای سرو پیش قد او، ای گل به پیش عارضش رعنا نمیدانم تو را زیبا...
همین نه در دل من صبر، دلستان نگذاشت که صبر در دل و آسایشم به جان نگذاشت مجوی تاب و توان از دلم که خیل غمت توان و تاب به دلهای ناتوان نگذاشت فلک...
نه از مسلمانی ماست این مساله که این خرد بهر من چیست خدا داند و خدا خواهد ز ما چه؟ این بندگی را بند تن کیست ..!
تا دست می دهد می و معشوق می پرست از کف منه پیاله و فرصت مده ز دست کردی چو صید خو دل ما را مده ز دست مشکل فتد به دام چو صیدی ز دام جست ملا حسین...
عاشِروهُنَّ بِالْمَعْروفِ فَاِنْ کَرِهْتُموهُنَّ فَعَسی اَنْ تَکْرَهوا شَیْئا وَ یَجْعَلَ اللّهُ فیهِ خَیْرا کَثیرا؛ با زنان به شایستگی رفتار...
تا فاش شود راز دلم، بیخبری چند گویند ازو بهر فریبم خبری چند هر روز دهد حسن ترا رونق دیگر کیفیت نظّاره صاحبنظری چند میرزا قلی میلی مشهدی(قرن۱۰ ه ق)
[IMG] آنچه که امروز بدان می بالیم مرهون حماسه آفرینی و پایمردی شجاعانی است که در 8 سال دفاع مقدس از کارزاری شگرف و در مقابل تمامی قدرت های...
چنین که با تو مرا تاب آشنایی نیست به حیرتم که چرا طاقت جدایی نیست خوشم به وعده او، با وجود آنکه به من وفای وعده او غیر بیوفایی نیست به غیر بس...
یک حرف گفته است به من، بعد صد عتاب وان هم ز اضطراب ندانستهام که چیست تا خوردهام ز جام محبت میجنون میلی شراب ناب ندانستهام که چیست میرزا قلی...
دلا بیطاقتی کم کن چو شیدا کردهای خود را که امروز است یا فردا که رسوا کردهای خود را ز انکار محبت خویش را بازی مده چندین که بازی بازی ای دل، گرم...
نام های کاربری را با استفاده از کاما (،) از هم جدا کنید.