هر روزِ این دنیا تجربه ایست بس گرانقدر که تا پشت سر نزاری توان درکش رونداری و زحماتی برات فراهم میکنه که به روز ِ گندِ قبلش غبطه میخوری !
در ده روز گذشته گویی خشم و غصب و روزگار نسبت به خودم رو به چشم دیدم ..
هنوز هم ترکش هاش به جونمه..
همیشه حالت بدتری هست که انتظار نمیره !
ولی انشالله برای هیچکس اتفاق نیوفته
خیر باشه میلاد جان... همه داریم از این روزها با کمی بالا، پایین (بعضی وقتا هم خیلی بیشتر از توان و ظرفیت...)
اینجور وقتا خیلی صادقانه نیست اگه بگم میفهمم، چون تجربه ی زیست آدمها، توان و گنجایششون و حتی جنس غم، خشم و دردشون متفاوته... نمیدونم و قطعا درک نخواهم کرد چی از سر گذروندی اما میدونن هیچ چیز تا ابد موندگار نیست... نه غم، نه خوشی...
سرت سلامت دوست من...
بر روی پست پروفایل Milaad نظر می دهد.