تو این یک هفته خیلی خبر و عکس و فیلم دیدم... هم پست های اینترنشنال ، من و تو ، مسیح علی نژاد و اکثر هشتک های مهسا_امینی رو دیدم ... هم مطالب کانال ها و سایت های داخلی موافق نظام رو دیدم... موضوع گشت ارشاد و ازادی حجاب بکنار...در خصوص اصل نظام و تغییر حکومت هم با دوستان موافق هم با دوستان (اغلب) مخالف بحث داشتم..اکثر صحبت های بچه های انجمن هم که چه از رو احساس چه از رو منطق افکار خودشون رو گفتن خوندم هم اینکه اگر مادر خواهر من بخاطر بی حجابی خدای نکرده همچین بلایی سرشون بیاد رو تصور کردم ...هم پدر و برادرم جای اون مامور یا بسیجی باهاشون اونجور برخورد بشه رو تصور کردم هم اینکه اون مرحومه هیچ بیماری نداشته و برای استرس و فشار برخورد پلیس (اونم با حجاب معمولی دستگیرشده و) فوت کرده رو خوندم.... هم اینکه در ماجرای فوت مهسا امینی چه دستای پشت پرده ای بوده و دایی اون مرحومه این وسط چیکاره بوده و کل این ماجرا به سفر رئیسی به نیویورک و برجام چه ارتباطی داشته رو هم خوندم مصاحبه های برخی مسئولین و نماینده های مجلس که همه چیز رو منکر میشن و انگار در این کشور زندگی نمیکنن هم شنیدم.... مصاحبه ها و تشویق های برخی (در ظاهر وطن دوست و طرفدار زنان) سلبریتی و شخصیت های اون ور و این ور آبی که تو خونشون نشستن و تا سر کوچه شون نمیان و در نهایت پول خودشون رو میگیرن و به ریش همه ما میخندن هم گوش کردم کلیپ های خاکسپاری نفراتی که فوت شدن یا تیرهای ساچمه ای خورده بودن یا مرد و زنایی که صرفا بخاطر اعتراض (نه آشوب )باتوم خوردن هم دیدم..کلیپ چادراز سر کشیدن و کور شدن دختر دانشجوی چادری به علت خوردن سنگ و بریده شدن گلو و آتیش زدن پلیس و ماشین آتش نشانی هم دیدم صحبتای اینکه خرابکاری و قران و مسجد اتیش دادن کار خود حکومتی ها هستش هم شنیدم ...فیلم های دستگیری تجزیه طلبان و کومله و داعشی و اون مقدار جمعیت که پرچم امام حسین رو آتش زدن هم دیدم کلیپ های سانسور شده موافقین حکومت در مورد تعداد اعتراضات هم دیدم..کلیپ های از اون ور سانسور و آرشیوی و کشته سازی ای که فرداش طرف زنده شد یهو مصاحبه کرد هم دیدم مطالب رسانه ایی که از غیرممکن بودن سرنگونی این حکومت میگن و فکر میکنن هیچوقت امکانش نیست سقوط کنه رو هم خوندم...مطالب رسانه هایی که خصوصا به سن های پایین اینجوری القا میکردن که تا پایان هفته حکومت سرنگون میشه... برید تو خیابون بجنگین چون بعد سرنگونی این حکومت به ازادی و رفاه و ثروت و مدینه فاضله و چرندیات دیگه میرسین هم خوندم تعداد نفرات شرکت کننده در تجمعات مخالف حکومت هم دیدم.... تعداد نفرات شرکت کننده در راهپیمایی حکومتی هم دیدم نوع برخورد و رفتار پلیس ایران و برخی لباس شخصی های افراطی بی ترمز هم دیدم ...نوع برخورد و رفتار پلیس فرانسه و انگلیس با همین معترضین ایرانی تو کشوراشونم ( که فقط عکس رو اتیش زد طرف رو دستگیر کردن) هم دیدم و خیلی موارد دیگه... وقتی به همه ی این موارد فکر کردم دیدم این حکومت اگر همین فردا سرنگون بشه در حالی که برای این جریان در داخل هیچ رهبری و شخصیت های وطن دوست سالمی نیست... هیچ جریان و خط فکری روشنی نیست (که باعث میشه هر دفعه مخالفین به هیچ چیزی نرسن)...از اون ور تجزیه طلبان و چند تا کشور همسایه که به شدت منتظر همچین فرصتی هستن ... کشورای خارجی که هیچوقت دلشون به حال ما نسوخته و منافقین و سلطنت طلبان و پهلوی رو می بینم که خیال های خام میکنن...وقتی می بینم اون وری ها به فکر تحریم های دارویی این مردم نبودن...به فکر ترور های دانشمندان ما نبودن ...به صورت کاملا واضع و هدف گذاری شده ای به موضوع زن و حجاب فقط می پردازن که به هدف اصلیشون برسن اوم نه برای رفاه این ملت..... با تمام مشکلات و تغییرات و تصفیه هایی که نیاز هستش تو این حکومت انجام بشه ....باز بودنش بهتر از تغییر و سرنگونیش هست و به هیچ وجه تا امروز با این قضیه کنار نمیام..برخی کلیپ ها رفتارهایی که خصوصا از اعتراضات ایرانی های ساکن خارج یا خوشحالی ای که از کشته شدن پلیس ها انجام میدن رو آدم می بینه واقعا اینا بیان سرکار از داعش هم بدتر هستن..فقط در زبان حرف از ازادی عقیده و فکر و پوشش دارن...در عمل وقتی مخالف جریان فکریشون باشی به بدترین شکل باهات برخورد میکنن..داغدار شدن خانواده مهسا امینی تبدیل شد به داغدار شدن چندین خانواده...
به سختیتونستم وارد سایت شم فقط ریکشن ها رو ببینم ! آفرین به پویا که به جای سکوت تو دنیای مجازی یا حداقل اینجا حرف ها و نظراتشو بیان کرد ! هرچند که جا برای بحث زیاد داره که به موقعش . این حرفت منو یاد فیلم هیس دختران فریاد نمیزنند انداخت اونجایی که باید فریاد نزد اونجایی که هیچ فایده ای نداشت داد زد ! امیدوارم این اتفاق برای هیشکی نیوفته تو شرایط کنونی ! + به خالم و حرفایی که پشت سرش زده شده .. واقعا به مردم حق میدم ناراحت باشن ولی قضاوت تا کجا ! امیدوارم ختم به خیر بشه .
یا پروردگار آسمانها و زمین! (( ': برقامون رفته! همهجا سوت و کور! الا خونهی طبقه بالایی.. همسایه طبقه بالاییمون هم خونشون نیستن! هیچکدوم از اعضای خونوادشون خونه نیستناااا! ولی صدا راهرفتن میاد از بالاااا... انگار کسی داره با کفشهای آهنی راه میره !!!! ((( ': جن دارن تامام!
اینکه کلید پشت درب ضد سرقت بمونه و درب بسته شه خدا برای هیچ کافر حربی حتی نیاره قشنگ از ساعت دو تا الانه با کارت و پوشه و برگه و... دارم میزنم تو درب تا بالاخره بعد شکستن دو کارت بانکی باز شد . تمام انگشتام پوسته شد ، رو درب خط افتاد از کت و کول هم افتادم . دم درب سازش هم گرم خوب رگلاژ کرده بود لامصب کارت نمیرفت توش
به توانایی خارق العاده مردها در باز کردن درب های بسته. + اولین باری که پشت در خونه مادربزرگش منتظر باز شدن درب حیاط بودیم و با هر با زنگی که میزدیم نگرانی ما بیشتر میشد ازینکه خدانکرده اتفاقی افتاده باشه، با این استعداد آقایون آشنا شدم . وقتی دستش رو برد تو کیفش ، فکر کردم الان کلید میاره بیرون و خودمو آماده کردم بودم که بگم : تو که کلید داشتی؟! ، دیدم بجای کلید ، کارت عابربانک دستشه و در عرض چند دقیقه درب رو باز کرد :/ زبونه ی درب حیاط ها راحت هست ولی درب ضد سرقت ؟!!!!
دیروز اومدم پارک کنم، ی ماشبن میخاست از تو پارک دربیاد گویا البته اینو بعد فهمیدم، زدم بهش، خلاصه که مردک تا دید راننده زنه رخی گرفت که حواست کجاست و ... زنش اومد پایین که اره رانندگی زنا همینه و ... منم سردرنمیاوردمدگفتم حتما مقصرم دیگه، خلاصه که گفتم اوکی من خسارت میدم خدا خیر بده سه نفر از مغازه دارای کناری توفاصله زمانی متفاوت اومدن گفتن خانوم اون مقصره از پارک دراومده بوده، ماشینه کج بود این چرخاشو صاف کرده بود:/ خلاصه که ورق برگشت و گفتم زنگبزن افسرو اومد و شد مقصر : )))) مردک ب افسر میگفت با سرعت ۵۰ پارک کرده افسره گفت تو الان با ۵۰ تا پارک کن ببینم میتونی خلاصه که گیر ادم زبون نفهمی افتاده بودیم الانم تو صافکاری نشستم برای ماستمالی کردن گندکاری من چقدر احمقم که ماشین امانت میگیرم برای اولین بار تو زندگیم دیدم وجود ی مرد به درد خورد (برای من)
بعضی افراد رو نهایتا ۱۲ساعت میتونم تحمل کنم! بعدش دیگه سعی میکنم خودمو با هرچیزی مشغول کنم تا نبینمشون یا چشم تو چشم نشیم یا مجبور به حرفزدن باهاشون نشم! سم هستن دیگه! حضورشون انرژیمو به کل نابود میکنه.. ( : ، آدم متعصب مث مردمک چشم میمونه! هرچی بیشتر بهش نور بتابه، تنگتر میشه.. واقعا بحث باهاشون دیوانه کنندهست! اتفاقا آدم برا بحثکردن هم طرف مقابل رو باید بشناسه بعد! تو هی دلیل و منطق بیار، ولی دریغ از یه ذره تامل...
چرا آدما دکمهی "نامرئی شدن" ندارن؟! بخدا خیلی نیازه! کاش حداقل رو نسل جدید همچین آپشنی رو بذارن!... ، به فاصلهی پست قبل و الانم تو اینجا! ( ': هعیییی... کجایید دوستان؟؟.. ، بخدا دیگه حس و حال هیچی نیست...