همه افتادن تو فاز اینکه چطور پولدار و موفق شویم و در چند روز به درآمد میلیونی برسیم؟ .... حالا فردی که این مراحل رو رد میکنه تازه میرسه به این سئوال که آیا این همان توقع من از زندگی بوده یا باید کاری دیگه کنم؟ واقعیت اینه که بسیاری از ما با دستاوردها و اهداف فقط سطح زندگی خودمون رو بالا میبریم. حالا سئوال اینجاست که آیا سبک زندگی ما هم تغییر میکند؟ بسیاری از افراد به ظاهر ثروتمند را می شناسم که سطح زندگی خوبی دارند و به توان مالی خوب رسیدند ولی هنوز سبک زندگی آنها همانند گذشته است و تغییر چندانی نکرده است. آیا میتوان در مورد این افراد واژه موفق را بکار برد؟ پاسخ خیر است زیرا تغییر سطح زندگی الزاما باعث تغییر سبک زندگی نمی شود. افرادی را هم میشناسم سبک زندگی خوبی دارند و با هر پله ترقی که می کنند، سبک زندگی و سطح زندگی را متعادل میکنند و اینگونه از زندگی لذت میبرند
آیا موفق شدن وظیفه ماست؟ از زمانی که یادم هست در مورد موفقیت کلی کتاب خواندهام و فکر کردهام. گاهی موفقیت برایم استقلال مالی بوده است و گاهی هم پیدا کردن شغلی که فکر میکردم خیلی رویایی است. گاهی هم گرفتن نمره خوب در فلان درس. در طول زندگی خیلی از موفقیت صحبت شده و خیلی هم در مورد آن نوشته شده است. به همین دلیل به نظرم همه فکر میکنیم که به صورت پیشفرض به دنبال موفقیت هستیم. دنبال موفقیت بودن یعنی چه؟ یعنی باید دقیقا چه کرد؟ به شدت معتقد هستم که ما هیچ تصویر درستی از موفقیت نداریم و فکر میکنیم موفقیت یک چیزی است که اگر در زندگی به آن برسیم خوب است ولی اگر هم نشد خیلی مهم نیست. موفقیت را که چیز افسانهای میدانیم. چیزی که هیچ تصویر روشنی از آن نداریم ولی همزمان فکر میکنیم که میدانیم چیست. باید دوباره به موفقیت و موفق شدن نگاهی تازه بیاندازیم. موفق شدن برای هر کسی تعریفی دارد و بسیاری از ما هیچ تعریفی برای خودمان نداریم. به همین دلیل هر کسبوکار یا آدمی را میبینیم که از زندگی مرفحی برخوردار است فکر میکنیم که باید مثل او موفق باشیم. برای موفق شدن اول باید تعریفش کرد. باید دید دست یافتن به چه چیزی ب آیا موفق شدن وظیفه ماست؟ از زمانی که یادم هست در مورد موفقیت کلی کتاب خواندهام و فکر کردهام. گاهی موفقیت برایم استقلال مالی بوده است و گاهی هم پیدا کردن شغلی که فکر میکردم خیلی رویایی است. گاهی هم گرفتن نمره خوب در فلان درس. در طول زندگی خیلی از موفقیت صحبت شده و خیلی هم در مورد آن نوشته شده است. به همین دلیل به نظرم همه فکر میکنیم که به صورت پیشفرض به دنبال موفقیت هستیم. دنبال موفقیت بودن یعنی چه؟ یعنی باید دقیقا چه کرد؟ به شدت معتقد هستم که ما هیچ تصویر درستی از موفقیت نداریم و فکر میکنیم موفقیت یک چیزی است که اگر در زندگی به آن برسیم خوب است ولی اگر هم نشد خیلی مهم نیست. موفقیت را که چیز افسانهای میدانیم. چیزی که هیچ تصویر روشنی از آن نداریم ولی همزمان فکر میکنیم که میدانیم چیست. باید دوباره به موفقیت و موفق شدن نگاهی تازه بیاندازیم. موفق شدن برای هر کسی تعریفی دارد و بسیاری از ما هیچ تعریفی برای خودمان نداریم. به همین دلیل هر کسبوکار یا آدمی را میبینیم که از زندگی مرفحی برخوردار است فکر میکنیم که باید مثل او موفق باشیم. برای موفق شدن اول باید تعریفش کرد. باید دید دست یافتن به چه چیزی برای شما موفقیت است. خواندن ۶ کتاب در هفته؟ درآمد ۲۰ میلیون تومان در ماه؟ گرفتنترفیع شغلی؟ خریدن فلان ماشین یا خانه؟ تعریف کردن اهداف برای همه مردم بجز بچهها سخت است. چون همراه با تعریف کردن آن به عملی بودن آنها هم فکر میکنیم. دوست داریم اهدافی را تعریف کنیم که دست کم در ذهن میتوانیم به آنها برسیم. دوست داریم پیش خودمان ضایع نشویم. گاهی این حس به حدی قوی است که حتی اهداف را ازترس آن تعریف هم نمیکنیم. امروز بیایید اینترس لعنتی را کنار بگذارید و اهداف خودتان را بدون اینکه به روش رسیدن به آنها فکر کنید لیست کنید. فکر کنید که انجام دادن هر کاری توسط شما مقدور است. به چیزهایی هم که در مورد هدفگذاری به روش SMART خواندهاید فکر نکنید. حالا یک لیست دارید از اهداف واقعی خودتان که خواندن این لیست هر روز صبح میتواند به شدت انگیزه بخش باشد. (اگر لیست شما انگیزه بخش نیست، دوباره باید به نوشتن اهداف فکر کنید.) حالا برای رسیدن به این اهداف نیاز به کار کردن دارید. رسیدن به اهداف و موفق شدن کاری رویایی نیست. چیزی نیست که یک شبه به آن برسید. باید ۱۰ برابر بیشتر تلاش کنید و دست از زندگی سوسولی خود بردارید. موفق شدن را وظیفه خود بدانید و وظیفه خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهید. شما متعهد به موفق شدن هستید و کسی هم نمیتواند جلویتان را بگیرد. اگر به موفقیت به عنوان یک وظیفه و تعهد نگاه کنید، دید شما به دنیا عوض میشود. حالا دیگر باید وظیفه خود را خوب انجام دهید و موفق شوید. باید حواستان را جمع کنید و مانند یک آدم حرفهای متعهد به این امر باشید. حالا سوالی که مطرح میشود این است که آیا موفقیت مانند یک قله کوه است که اگر به آن رسیدیم کار تمام است و باید برگردیم پایین و بریم سر کار و زندگیمان؟ خیر. موفقیت یک وظیفه است که تا آخر عمر باید آنرا انجام دهیم. جایی نیست که اگر به آن رسیدیم آرام بگیریم و به کارهایی که تا به حال انجام دادهایم فکر کنیم. موفقیت یک روش زندگی است، یک روتین است. در تمام زندگی آرزوی این را داریم که مثل فلان فرد موفق باشیم. همیشه حسرت میخوریم ولی حاضر نیستیم که زمین و زمان را به هم بریزیم و ۱۰ برابر بیشتر زحمت بکشیم تا مثل او شویم. اما تعدادی از ابنا بشر هستند که خیلی زحمت میکشندو آنها تمام زمانهایی را که شما مشغول آرزو کردن و حسرت خوردن هستید را زحمت میکشند و کار میکنند و دست آخر موفق میشوند. تبدیل به افرادی میشوند که حالا شما برای مانند آنها شدن حسرت خواهید خورد و در پایان در حال حسرت خوردن هم این دنیا راترک خواهید کرد. در این تصویر میبینید که آرش رهبر بدنساز ایرانی در حال مسابقه است و آرنولد شوارتزنگر در حال گرفتن سلفی با اوست. برای هم کسانی که به بدنسازی علاقه دارند (دست کم افراد هم سن من) آرنولد نماد بدنسازی بوده و احتمالا همه دوست داشتهاند که روزی مانند او بشوند. از بین تمام افرادی که دوست داشتند و آرزو میکردند روی مثل او شوند عدهای مثل آرش هر روز تمرین کردند و زحمت کشیدند و به جایی رسیدند که فردی که آرزو داشتند مثل او باشند با آنها عکس میگیرد. کم حرف بزنید و بیشتر عمل کنید. موفقیت شما موفقیت است. خواندن ۶ کتاب در هفته؟ درآمد ۲۰ میلیون تومان در ماه؟ گرفتنترفیع شغلی؟ خریدن فلان ماشین یا خانه؟ تعریف کردن اهداف برای همه مردم بجز بچهها سخت است. چون همراه با تعریف کردن آن به عملی بودن آنها هم فکر میکنیم. دوست داریم اهدافی را تعریف کنیم که دست کم در ذهن میتوانیم به آنها برسیم. دوست داریم پیش خودمان ضایع نشویم. گاهی این حس به حدی قوی است که حتی اهداف را ازترس آن تعریف هم نمیکنیم. امروز بیایید اینترس لعنتی را کنار بگذارید و اهداف خودتان را بدون اینکه به روش رسیدن به آنها فکر کنید لیست کنید. فکر کنید که انجام دادن هر کاری توسط شما مقدور است. به چیزهایی هم که در مورد هدفگذاری به روش SMART خواندهاید فکر نکنید. حالا یک لیست دارید از اهداف واقعی خودتان که خواندن این لیست هر روز صبح میتواند به شدت انگیزه بخش باشد. (اگر لیست شما انگیزه بخش نیست، دوباره باید به نوشتن اهداف فکر کنید.) حالا برای رسیدن به این اهداف نیاز به کار کردن دارید. رسیدن به اهداف و موفق شدن کاری رویایی نیست. چیزی نیست که یک شبه به آن برسید. باید ۱۰ برابر بیشتر تلاش کنید و دست از زندگی سوسولی خود بردارید. موفق شدن را وظیفه خود بدانید و وظیفه خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهید. شما متعهد به موفق شدن هستید و کسی هم نمیتواند جلویتان را بگیرد. اگر به موفقیت به عنوان یک وظیفه و تعهد نگاه کنید، دید شما به دنیا عوض میشود. حالا دیگر باید وظیفه خود را خوب انجام دهید و موفق شوید. باید حواستان را جمع کنید و مانند یک آدم حرفهای متعهد به این امر باشید. حالا سوالی که مطرح میشود این است که آیا موفقیت مانند یک قله کوه است که اگر به آن رسیدیم کار تمام است و باید برگردیم پایین و بریم سر کار و زندگیمان؟ خیر. موفقیت یک وظیفه است که تا آخر عمر باید آنرا انجام دهیم. جایی نیست که اگر به آن رسیدیم آرام بگیریم و به کارهایی که تا به حال انجام دادهایم فکر کنیم. موفقیت یک روش زندگی است، یک روتین است. در تمام زندگی آرزوی این را داریم که مثل فلان فرد موفق باشیم. همیشه حسرت میخوریم ولی حاضر نیستیم که زمین و زمان را به هم بریزیم و ۱۰ برابر بیشتر زحمت بکشیم تا مثل او شویم. اما تعدادی از ابنا بشر هستند که خیلی زحمت میکشندو آنها تمام زمانهایی را که شما مشغول آرزو کردن و حسرت خوردن هستید را زحمت میکشند و کار میکنند و دست آخر موفق میشوند. تبدیل به افرادی میشوند که حالا شما برای مانند آنها شدن حسرت خواهید خورد و در پایان در حال حسرت خوردن هم این دنیا راترک خواهید کرد.