بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران با اشاره به تغییر سرمربی این تیم گفت: احساس کاملا دوگانه ای از این اتفاق وجود دارد که برای اسکوچیچ غم انگیز و بابت بازگشت کی روش امیدوارکننده است. امیر هاشمی مقدم در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره تصمیم فدراسیون فوتبال مبنی بر تغییر دراگان اسکوچیچ و انتخاب کارلوس کی روش گفت: به نظرم برخوردی که با اسکوچیچ در دو سه ماه اخیر صورت گرفت اصلاً درست نبود. او یک انسان بود و کاری به عملکرد او هم نداشته باشیم رفتار غیر حرفه‌ای داشتیم. شاید بهتر بود اسکوچیچ خیلی زودتر خودش می‌رفت تا این حجم از اتفاقات زشت و تاریک رقم نخورد. کارشناس فوتبال ایران افزود: به هر حال آنچه رقم خورد و مسلم بود قطعاً نیاز به سرمربی جدید داشتیم. حضور آقای اسکوچیچ با توجه به پرده‌های دریده ای که بین بازیکنان و کادر فنی رقم خورد دیگر توجیه نداشت و قطعاً حاشیه‌های بدتری را رقم می‌زد. او با دفاع از انتخاب مهدی تاج برای بازگرداندن کارلوس کی روش تصریح کرد: به هر حال با توجه به زمان، شناخت و شیوه مناسب بازیکنان ایران هیچکس بهتر از کارلوس کی روش نمی‌شد. او کاملاً از فوتبال ایران خبر دارد. کی روش فرهنگ ایرانی را به خوبی می‌داند. کی روش همه چیز را به خوبی آنالیز می‌کند و از جزئیات روحی و فنی فوتبالیست‌های ایرانی خبر دارد. بخش قابل توجهی از نسل فعلی نیز با کی روش پرورش یافته‌اند و شناخت متقابلی در رختکن وجود دارد که سراسر با احترام همراه خواهد بود. هاشمی مقدم تصریح کرد: فکر می‌کنم دو احساس متفاوت وجود دارد. رفتن اسکوچیچ برای او و ما به عنوان یک ایرانی کمی غم انگیز است اما آمدن کی روش خبری خوشی بود. او از همه گزینه‌ها بهتر بود. کاش زودتر از اینها اسکوچیچ تصمیم می‌گرفت تا حداقل احترامش نیز بیشتر از اینها حفظ می‌شد. دنیای روز فوتبال چنین سنگدلی هایی هم دارد. مدیر برنامه‌های علیرضا جهانبخش در پاسخ این سئوال که او به عنوان کاپیتان تیم ملی در صف مخالفان اسکوچیچ دیده می‌شد، یادآور شد: نمی‌دانم واقعاً چه در سر علیرضا جهانبخش است. من چیزی در این باره نمی‌دانم. بهترین فرد خودش است که بخواهد در این باره توضیح دهد. هاشمی مقدم درباره اختلافاتی که بابت انتخاب سرمربی تیم ملی بین بازیکنان تیم ملی رقم خورد اضافه کرد: به نظرم برنامه‌ریزی‌هایی برای همین اتفاق وجود داشت. عدم مدیریت درباره دو بازیکن همچون مهدی طارمی و سردار آزمون رقم خورد. مدیر تیم ملی ایران لازم بود قدم جلو می‌گذاشت و از آنها می‌خواست کسی مصاحبه نکند. فکر می‌کنم کسانی که دنبال این دو بازیکن برای مصاحبه رفتند حالا به خواسته‌هایشان رسیدند. ما نیاز به فوتبال یکدست فکری و ذهنی داریم اما سوء استفاده شد.
پیشکسوت تیم ملی فوتبال ایران تصریح کرد: اگر یک مربی انتخاب میشود باید او را حمایت کرد. دیگر واقعاً هر ثانیه می‌تواند برای تیم ملی سرنوشت ساز باشد. هاشمی مقدم درباره احتمال شکل‌گیری فضای دوگانه درباره حضور کارلوس کی روش گفت: قطعاً هر انتخابی موافق و مخالف دارد. اگر کی روش هم نمی‌آمد باز هم مخالفانی برای بهترین مربیان دنیا وجود داشت. می‌گویند کی روش توهین می‌کرد. فکر می‌کنم اگر کسی مورد توهین قرار گرفته است خودش مسئول است. آن فرد باید کاری کند که هیچکس به او کوچک‌ترین توهینی نکند. متأسفانه حاشیه‌ها رنگ زیادی نسبت به مسائل فنی دارد. کارشناس فوتبال ایران افزود: هیچ چیز مهم‌تر از تیم ملی ایران نیست و باید بهترین‌ها را برای این تیم بخواهیم. باید مشکلات را کنار بگذاریم و همه دست به دست هم دهیم تا تیم ملی ایران نتایج خوبی بگیرد. وی درباره احتمال تغییر در لیست بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران خاطرنشان کرد: هر مربی صد درصد سبک فوتبالی خودش را دارد. به هر حال در خط دفاعی بازیکنانی همچون خلیل زاده و کنعانی زادگان هستند که آقای اسکوچیچ با آنها دفاعش را انتخاب کرده بود. حالا شاید کی روش بخواهد بازیکنی را بیاورد که خصوصیات فنی متفاوتی دارند. خلیل زاده و کنعانی زادگان بازی‌ساز نیستند و شاید کی روش موارد متفاوت دیگری را در آنها جستجو کند.
روایت تطبیقی از شیوه خنده دار انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال با شیوه حکمرانی بلبشو دقیقه نودی در ایران: تنها 2 ماه مانده به رقابت های جام جهانی قطر 2022، اولین جام جهانی در کشورهای عربی، کارل کیروش سرمربی تیم ملی فوتبال می شود و ماهی 50 هزار یورو هم دستمزد خواهد گرفت. انتخاب دقیقه 90 سرمربی تیم ملی فوتبال در حالی انجام می شود که 31 تیم حاضر در این رقابت ها، از مدت ها قبل، برنامه ریزی سوپر حرفه ای را برای قدرت نمایی در بزرگ ترین رویداد ورزشی و تبلیغاتی جهان در دستور کار داشته و بهترین سطح هماهنگی و مدیریت را در کشورهای حاضر در این رقابت ها شاهد هستیم. کیروش دقیقه 90 سرمربی میشود و قرار است معجزه کند! تقریبا شبیه انتخاب دقیقه نودی مدیرانی که هیچ شناخت و سر رشته ای به کار و آشنایی با نفرات و تیمی که باید کار کنند ندارند و اتوبوسی می آیند و اتوبوسی هم می روند. این بساط مدیریت فشل در ایران است که نمودهایش را در سیاست و فوتبال مشاهده می کنیم. حال مقایسه کنید با سیستم برنامه ریزی بلند مدت ده ها ساله ژاپنی ها و آلمانی ها
