امروز هوا و ابرها طوری ژست گرفته بودن که کاملا معلوم بود قراره بارون بیاد منم که ماشینم حسابی کثیف بود و حوصله تمیز کردنش رو نداشتم اون رو از پارکینگ بیرون آوردم و پارک کردم ولی بیرون گذاشتن همان و آفتابی شدن هوا هم همان آخه آسمان اینقدر خسیس
من معتقدم کِ ناراحت کردنِ یه آدم،مثلِ پرت کردن یِ تیر به آسمونه! ک نمیدونی کجای زندگیت قراره برگرده پایین و یقه خودتو بگیره.. مواظب باشیم ک داریم چی میگیم و چیکار میکنیم ، اینکه با خورده شیشه های زبان تلخ قلب یکیو جریحه دار کنیم،پُز نداره!
دور و بر من پر است از کاغذ‌های مچاله‌ای که هر کدام خاطره‌ای دردی ناگفته‌ای دارد و جایش سینه‌ی سطل کوچکیست که بزرگترین سنگ صبور من است
کار این دنیا چندان با حساب و کتاب پیش نمیره احتمال اینکه اون تیر توی فرق سر شخص ثالث فرود بیاد خیلی بیشتره
هر از گاهی یه لگد به چیزایی که ساختی بزن مثل رفاقت ، عشق ،..هر چیزی! اگ درست ساخته باشی ، خراب نمیشه ! نترس!..
