شروع موضوع توسط مرهم 29/11/20 در انجمن اشعار
قلندران طریقت به نیم جو نخرند قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست ج لطفا
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد هرکس که این ندارد، حقا که آن ندارد حافظ حرف ب
بر جای جایِ دشنهٔ او بوسه میدهم هیچم اگرچه عشق جز این زخمها نداد خ
خوشا گشاده جبینی که چون گل رعنا خزان خویشتن آمیخت با بهار اینجا بعدی ل
لاف تقرب مزن به حضرت جانان زانکه خموشند بندگان مقرب چ لطفا
چشمی دارم همه پر از صورت دوست با دیده مرا خوشست چون دوست دروست . . بعدی (م)
مرا در سینه احساس است تو را در سینه قلبی هست مرا در عشق احسان است تو را در زندگی حس هست با ث
ثمری گر ندهد آه فغان خواهد داد اثری گر نکند ناله دعا خواهم کرد . . بعدی (ن)
نمیدانم در این دنیا کجا باید رسید آدم ولی دانم که نظمی هست درون حکت دنیا با گ
گر در میان نباشد پای وصال جانان مردن چه فرق دارد با زندگانی ما بعدی ف
نام های کاربری را با استفاده از کاما (،) از هم جدا کنید.