سردم شده است و از درون میسوزم حالا شده کار هر شب و هر روزم تو شعر مرا بپوش سرما نخوری من دکمه این قافیه را میدوزم
عزیزا کاسهٔ چشمم سرایت میان هردو چشمم جای پایت از آن ترسم که غافل پا نهی تو نشیند خار مژگانم بپایت
نام های کاربری را با استفاده از کاما (،) از هم جدا کنید.