-
مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.بستن اطلاعیه
- بارگذاری...
- بارگذاری...
-
اطلاعات شخصی
برای رفتنم از خود، به فکر یک چمدانم
رسیده موعد رفتن … صلاح نیست بمانم
به فکر یک چمدانم که پر کنم _همه اش را _
از آنچه خواست دل از من ولی نشد بتوانم
…
نه ذوق پک زدن و حس دود و حس کشیدن
نه شوق زمزمه ی مانده در میان لبانم
که عید میرسد اینجا و فصل خانه تکانی
بگو سکوت دلم را برای که بتکانم؟
اگر چه خسته ای از مردمان شهر ، رفیقم
صبور باش که من خسته از زمین و زمانم
فقط صدا زدن از نت ،فقط فضای مجازی
دلم خوش است به استیکری و واژه ی «جانم»
نوشته بود-چطوری رضا- براش نوشتم
در انتظار بهار و اسیر دست خزانم